سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نه بخدایى که از قدرت او درمانده شبى سیاه به سر بردیم که روزى سپیدى را در پى خواهد داشت ، چنین و چنان نبوده است . [نهج البلاغه]
کل بازدیدها:----33931---
بازدید امروز: ----10-----
بازدید دیروز: ----1-----
افکار ایرونی

 

نویسنده: عباس رمضان
سه شنبه 88/8/19 ساعت 10:39 صبح

دو مرد در کنار دریاچه ای مشغول ماهیگیری بودند. یکی از آنها ماهیگیر باتجربه و ماهری بود اما دیگری ماهیگیری نمی دانست. هر بار که مرد باتجربه یک ماهی بزرگ می گرفت، آنرا در ظرف یخی که در کنار دستش بود می انداخت تا ماهی ها تازه بمانند اما دیگری به محض گرفتن یک ماهی بزرگ آنرا به دریا پرتاب می کرد. ماهیگیر باتجربه از اینکه می دید آن مرد چگونه ماهی را از دست می دهد بسیار متعجب بود.

بنابراین ماهیگیر باتجربه پس از مدتی از او پرسید: «چرا ماهی های به این بزرگی را به دریا پرت می کنی؟»

مرد جواب داد: «آخر تابه من کوچک است!»

شرح حکایت

گاهی ما نیز همانند همان مرد، شانس های بزرگ، شغل های بزرگ، رویاهای بزرگ و فرصت های بزرگی را که خداوند به ما ارزانی می دارد را قبول نمی کنیم چون ایمانمان کم است.

با اعتماد به نفس کامل از آنچه خداوند بر سر راهت قرار می دهد استفاده کن.


    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • عکس پسرم ماهان رمضان
    عکس پسرم ماهان شب یلدا 91
    [عناوین آرشیوشده]

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • پیوندهای روزانه

  • فهرست موضوعی یادداشت ها

  • مطالب بایگانی شده

  • لوگوی دوستان من

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  •